امروزه کودکان تصاویر خشن زیادی می بینند وبه وسیله نشریات خبری وروزنامه ها از وقایع خشونت بار آگاه می شوند ،بنابراین ممکن است پرسش ها وواکنش آن ها درباره خشونت درهم وبرهم وآشفته باشد .
حفاظت از کودکان در مقابل خشونت
برقرار کردن تعادل بین خواسته قلبی پدر ومادرها مبنی برحفاظت از کودکانشان ودور نگه داشتن آن ها از دردسر ،وواقعیت های جنگ وتروریسم برای والدین بسیار دشوار است.
پس از سن 4سالگی کودکان آن قدر بزرگ شده اند که بفهمند خشونت ،جسمانی یا روانی کارناخوشایند وزشتی است وبه خاطر حس عدالت ذاتی که دارند ،طالب رهنمودهایی هستند تا بتوانند خشونت را بشناسندوبدانند که هنگام روبرو شدن با آن چگونه عمل کنند .
از آن جا که کودکان خشونت را بی عدالتی می دانند ، ممکن است که بخواهند عجولانه در آن دخالت کنند ،اما باید به آن ها یاد بدهید که چه زمانی دخالت کردن ،صحیح وبی خطر است وچه وقت نباید جلو بروند ،هرچند احساسات آن ها درخور تحسین است .کودکان همچنین در مورد خشونت های خیابانی وتروریسم وتصاویر مخرب جنگ که از تلویزیون وروزنامه ها می بینند نگران وگیج می شوند ودلایل آن برا آن ها توجیه ناپذیر است.
برای آن که به پرسش درباره خشونت صادقانه پاسخ دهید باید باور داشته باشید که به استثنای بعضی از جنگ ها خشونت هرگز قابل توجیه نیست هرچند کودک شما تا سن هشت یا نه سالگی قادر به درک این مساله نیست .تا پیش از این سن اگر خشونت را در هر شکلی محکوم کنید وآن را به عنوان ناشایست ترین شیوه برای رفتار کردن وحل مسائل برای کودک مطرح کنید به خطا نرفته اید .والدین خشن فرزندان خشن تربیت می کنند ،ما نباید چنین میراثی رابرای نسل بعد به جا بگذاریم.
البته به خاطر سلامتی وایمنی کودکانتان باید به آن ها یاد بدهید که مداخله کردن در خشونت های خیابانی برای آن ها خطرناک است وباید از آن پرهیز کنند.